لغت “To have cold feet” یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای “ترس و نگرانی از انجام یک کار یا اتخاذ یک تصمیم” استفاده میشود. این اصطلاح به طور خاص به وقتی استفاده میشود که یک فرد قبل از انجام یک عمل یا رویداد مهم، ناخودآگاه احساس ترس و نگرانی میکند و ممکن است به دلایل مختلفی از جمله عدم اطمینان، نگرانی از شکست، ترس از پذیرفته نشدن و یا ترس از تغییرات، این احساس را تجربه کند.
تلفظ آنلاین این عبارت به صورت زیر است:
/toʊ hæv koʊld fit/
کاربردها و نقش ها:
– این اصطلاح در موارد مختلفی مانند روابط عاطفی، کسب و کار، تصمیمات مهم و حتی در مواقعی که فردی قصد دارد به یک رویداد عمومی شرکت کند، استفاده میشود.
– در روابط عاطفی، ممکن است یکی از طرفین قبل از ازدواج یا تصمیمگیری درباره رابطه، ترس و نگرانی را تجربه کند و از این اصطلاح استفاده کند.
– در موارد کسب و کار، این اصطلاح ممکن است به معنای ترس از انجام یک معامله بزرگ، شروع یک تجارت جدید یا انجام یک پروژه مهم باشد.
– همچنین، در مواقعی که فردی قصد دارد به یک رویداد عمومی شرکت کند مانند سخنرانی در جلسهای بزرگ، این اصطلاح ممکن است به معنای ترس و نگرانی از اجرای عمومی و عدم موفقیت در این رویداد باشد.
مترادف ها و متضادها:
– مترادف های “To have cold feet” عبارتند از: “To get cold feet”, “To lose one’s nerve”, “To chicken out”, “To back out”, “To hesitate”.
– متضاد های “To have cold feet” عبارتند از: “To be confident”, “To be brave”, “To be determined”, “To be resolute”.
تاریخچه و ریشه شناسی:
اصطلاح “To have cold feet” در اوایل قرن بیستم در زبان انگلیسی ظاهر شد. اصطلاح “cold feet” در اصل به معنای “پاهای سرد” است و به ترس و نگرانی که در اثر سرما به پاها میرسد، اشاره دارد. این اصطلاح به تدریج به معنای ترس و نگرانی قبل از انجام یک عمل یا رویداد مهم تغییر کرد.
اولین مورد استفاده:
اولین مورد استفاده از اصطلاح “To have cold feet” در متون نوشتاری قابل پیگیری نیست. اما از قرن بیستم به بعد، این اصطلاح در ادبیات و متون روزمره به کار رفته است.
توضیحات گرامری:
– “To have cold feet” یک اصطلاح است که به صورت فعل استمراری به کار میرود. معمولاً با فعل “have” همراه میشود.
– مثال: “She’s having cold feet about quitting her job and starting her own business.” (او درباره ترک شغلش و شروع کسب و کار خود تردید دارد.)